۱۳۸۹ فروردین ۶, جمعه

نقد چپ به نشست هامبورگ

در پی بحران سیاسی که سراپای نظام سرمایه‏داری اسلامی را فرا گرفت، افراد و محافل چپ در خارج از ایران با این پرسش روبرو گشتند که چه‏گونه و تحت چه عنوانی باید فعالیت کنند تا استراتژی چپ را در جامعه تقویت کنند؟ اگرچه «چپ» مفهومی گسترده و قابل تعبیر و تفسیر است، منظور ما در اینجا آن بدیلی است که باید از درون مبارزات تمامی انسانهایی که بطور رادیکال با سرمایه‏داری جهانی و از جمله تمامیت رژیم حاکم بر ایران مبارزه می‏کنند، ساخته شود. سرنگونی رژیم سرمایه‏داری اسلامی از طریق انقلاب اولین شرط برای ساختن و شکل‏گیری بدیل سوسیالیستى است.
پاسخ ما به این پرسش، «چه نوع فعالیتی در خارج از ایران به شکل‏گیری چنین بدیلی کمک می‏کند؟» فعالیت با هویت مستقل چپ است. ما بر آنیم که شرایط مادی در جامعه به نفع چپ است. اگر مبارزات مردمی در ایران رادیکالیزه نمی‏شد، مقاومت سیاسی ما در مقابل لشکرکشی‏های لیبرالی و رفرم‏طلب در خارج از ایران با سختی بسیاری همراه می‏شد و برای طرح شعار سرنگونی رژیم با مشکلات زیادی روبرو می‏بودیم. گواه این مدعا اولین روزهای اعتراض ایرانیان خارج از کشور است. اما شرایط سیاسی، ذهنی و فرهنگی به نفع چپ نیست. به باور ما فعالیت چپ‏ها باید به قصد برهم زدن توازن قوای سیاسی، ذهنی و فرهنگی موجود در جهت افق و بدیل سوسیالیستی جامعه صورت بگیرد.

اما بسیاری از رفقای چپ که در کانون‏ها، انجمن‏ها و نهادهای لیبرالی و یا دمکراتیک فعال هستند بر این باوراند که باید کماکان با همان شکل و محتوای سابق به فعالیت ادامه داد. استدلاهایی که این رفقا ارائه می‏کنند عمدتاً از این قرار هستند:
-مبارزات مردم ایران برای خواسته‏های دمکراتیک است، پس ما هم باید شکل و محتوای مبارزاتی دمکراتیک را انتخاب کنیم.
-دمکراسی سیاسی و مدنی یک مرحله ضروری در پیشرفت به سمت سوسیالیسم است. پس در این مرحله ما نباید به دنبال خواست حداکثر خود باشیم.
-چپ پروژه‏ای شکست خورده است و ایجاد دافعه می‏کند، تحت عنوان چپ نمی‏توان در بین ایرانیان فعالیت کرد.
-تضاد جامعه ایران نه کار با سرمایه بلکه سنت و مدرنیته است.
- چپ مفهومی گسترده است که بخودی خود روشنگر نیست.

استدلال‏های دیگری هم وجود دارند که کمتر به بیان می‏آیند:
- فعالیت تحت عنوان چپ باید در جهت تحزب کمونیستی و ایجاد حزب پیشاهنگ باشد.
-انجمن‏ها، کانون‏ها و دیگر نهادها، محمِل‏هایی دمکراتیک برای جذب نیرو در جهت ساختن حزب هستند.

پرداختن به هر یک از این استدلال‏ها فرصت جداگانه‏ای می‏طلبد. اما دو مشکل اساسی که در نگاه این رفقا وجود دارد، یکی این است که تحت عنوان «کار اجتماعی و فعالیت توده‏ای» به وجه سیاسی مبارزه در خارج از ایران کم بها می‏دهند و به تمامی در جنبش جاری حل می‏شوند. آنها فراموش می‏کنند، آنچه ایرانیان سیاسی مقیم خارج، از چپ تا راست، انجام می‏دهند تقویت یا تضعیف یک گرایش یا صف‏بندی سیاسی است؛ که خود انعکاسی از جدال‏های اجتماعی درون جامعه ایران است. اگر سه گرایش سیاسی زیر را تأثیرگذارترین گرایش‏های سیاسی در جامعه ایران بدانیم، خارج از ایران نیز محل انعکاس، صف بندی و یا شکل گیری شفاف این گرایش‏های سیاسی اصلی در جامعه است:
۱- رفرمیست‏ها (حکومتی و غیر حکومتی). این‏ها پراگماتیست سیاسی هستند که به هیچ تغییر، تحول و دگرگونى باور ندارند. آنها تنها خواهان ترمیم نظام سیاسی فعلی هستند. انواع لابیست‏ها، مزدبگیرها، کارچاق‏کن‏ها، دلال‏های سیاسی و جاسوس‏ها جزو این دسته هستند.
۲- لیبرال‏های ایرانی که در حوزه نظر خواهان دولت مدرن، دمکراسی بورژوایی و اتکا به سازمان‏های حقوق بشری هستند، ولی درعمل همانطور که تاریخ معاصر ایران بطور واضح نشان میدهد، همیشه زیر عبای دین احساس امنیت بیشتری می‏کنند.
۳ - چپ‏ها (گرایشات گوناگون کمونیستى، مارکسیستى٬ مارکسیستى لنینیستى، کارگری و آنارشیستی)
این سه گرایش‏ سیاسی در شکل احزاب و سازمان‏های سیاسی از یک طرف و افراد و محافل از طرف دیگر بروز علنی پیدا می‏کنند و با یکدیگر نیز تداخل و مراوده دارند.
ما فکر می‏کنیم در دوره کنونی مبارزات مردم ایران اگر نمی‏خواهیم منتظر اراده تاریخ بمانیم، باید گفتمان و اتحادعمل چپ را در جامعه تولید کنیم، گرایش سیاسی فرودستان را در جامعه تقویت و شفاف سازیم و پاسخ مناسب و ویژه‏ی خود را برای فرا رفتن از مناسبات سرمایه‏داری پیدا کنیم. در غیر این صورت فعالیت سیاسی چپ تحت عناوین «لیبرالی-دمکراتیک» از یک سو حل شدن و دنباله‏روی از دو گرایش غیر چپ در جامعه ایران و صف‏بندی‏های خارج از کشوری آنها است و از سوى دیگر کمک مستقیم به آلترناتیوهاى لیبرالى و اصلاح طلبى در جامعه مى باشد.
مشکل دوم که رفقای ما به آن گرفتار هستند، نگاه مکانیکی و ابزارگرایانه است که به قدرت، به انسان‏ها و روابط مابین آنها دارند. آنها می‏خواهند تحت پوشش فعالیت به اصطلاح دمکراتیک در این گونه نهادها، آنها را سرخ کنند. دوستان ما ابتدا در نهادى که ایدئولوژى و برنامه لیبرالیسم "آزادی‏خواهانه" بر آن حاکم است پا می‏گذارند و بعد (به قول خودشان) اینجا و آنجا با طرح شعاری رادیکال که بنظر این رفقا تنها «سرنگون باد جمهورى اسلامى ایران» میباشد، شعارى که ٣٠ سال پیش رادیکال بود و امروز براى همه بغیر از موسوى و کروبى امرى عادى گشته است، سعى می‏کنند آن تشکل لیبرالى را به نهادى برابرى طلب و عدالت خواه تبدیل کنند. مبارزه طبقاتى جاى خود را به معمارى طبقاتى میدهد و مبارزه سیاسى تبدیل به داد و ستد سیاسى می‏شود. رفقا منافع طبقه کارگر، زحمتکشان و تهى دستان را به فراموشى مى سپارند و کشتى خود را پر از اجناس "آزادى‏خواهانه" می‏کنند و بعد قرار است به اراده، نیت و صداقت این رفقا از درون آن کالاها در حین راه برابرى و همبستگى بیرون طراود. این رفقاى چپ ما که اکنون مخالف حرکت مستقل چپ میباشند، با خرسندی از این که خود و رفقای تشکیلاتی‏شان برگزار کننده یا سازمان‏دهنده حرکت‏های عمومى هستند، منتظر زمانی می‏باشند که بشود علناً با صدای چپ حرف بزنند و عمل کنند. در این نگاه که مخصوص چپ سنتی است، ساختن جهانی بهتر، امری از بالا، اراده گرایانه، دولتی و با اقدامات مهندسی است. در این نگاه به انسان‏ها و روابط بین آنها و طبعاً به طبقات اجتماعی همچون شئ نگریسته می‏شود که می‏توان آنها را جابجا یا بالا و پایین کرد تا با رشد نیروهای مولده سوسیالیسم جوانه بزند و سبز شود.‏ در این نوع نگاه به سوسیالیسم، جایی برای مشارکت مستقیم انسانها و طبقات اجتماعی به منظور آفریدن روابط انسانی جدید وجود ندارد.
در اینجا باید یادآور شویم که هستند فعالان سیاسی چپ که صادقانه در این گونه انجمن‏ها فعالیت می‏کنند ولی از آنجا که در باره چپ و سوسیالیسم، دچار انواع و اقسام مسائل حل نشده نظری و سیاسی هستند و از طرف دیگر به درازای عمر تبعید در خارج از ایران زیر بمباران ایدئولوژیک راست بوده‏اند، فعالیت تحت عنوان چپ را بی فایده می‏بینند. اگرچه ما فکر می‏کنیم ایستادن در پوزیسیون(موضع) چپ در جامعه، در درجه اول ناشی از گرایش، جایگاه و اهداف طبقاتی مشخصی است که هر فرد خود را با آن تعریف می‏کند. ولی از طرف دیگر نقش سردرگمی‏های نظری و سیاسی را ناچیز نمی‏شماریم و به کم‏کاری چپ‏ها برای پاسخ‏گویی به این معضلات نظری و معرفتی تأکید می‏کنیم و از تمام کسانی که در این موارد می‏توانند ضمن مبارزه نظری با انواع و اقسام دیدگاههای راست و لیبرالی به تقویت موضع چپ در جامعه ایران کمک کنند، خواهان تلاش بیشتری هستیم.
فعالان چپ خارج از ایران، اگر مبارزه اجتماعی داخل و جایگاه آن در منطقه و جهان را در نظر بگیرند و از منظر فرودستان جامعه، کارگران، زنان، زحمتکشان، تهى‏دستان، ملیت‏ها و تمامی آنهایی که بحساب نمی‏آیند، حرکت کنند، باید از یک طرف بر بی‏آینده بودن طرح‏ها و نقشه‏های لیبرالی چه از درون نظام و چه بیرون از آن پای بفشارند و از طرف دیگر به تولید یک گفتمان چپ از طریق گفت‏وگو در یک پروسه همکارى مبارزاتى به دور از خود مرکز بینى و سکتاریسم به جامعه ایران یاری رسانند. علیرغم شکست‏ها و پیروزی‏های چپ در سراسر جهان، خواست برچیدن بساط استثمار، نابرابرى، بى حقوقى و روابط سرمایه‏دارى همیشه وجود دارد. چرا که واقعیت استثمار، تبعیض، جنگ و بی‏حقوقی وجود دارد. ما فکر می‏کنیم نقد رادیکال سرمایه‏داری نزد چپ است. دیدگاههای دیگر یا اساساً خواهان برچیدن مناسبات سرمایه‏داری نیستند و یا این امر را به آینده‏ای نامعلوم موکول می‏کنند. گام برداشتن بسوی آینده هیچ تضمینی به‏جز سلامت پراکسیس امروز ما ندارد.
جمعی از چپ‏های شهر کلن
http://nedayeazadi.com/index.php?option=com_content&view=article&id=591

۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

Frauenrechte im Iran gefordert


Zum Weltfrauentag 2010:
Frauenrechte im Iran gefordert
Von Ali Safaei-Rad


Am 8. März war Weltfrauentag. Anlass genug, den Blick auf die Situation der Frauen in einem Land zu werfen, in dem es nicht „nur“ um berufliche Gleichstellung, um Lohndiskriminierung, soziale Zurücksetzung oder öffentliche Diffamierung alleinerziehender Mütter sowie den Kampf um das Abtreibungsrecht geht, sondern um Grundanerkennung der Menschenwürde von Frauen und allzu oft auch um Leben und Tod. Deswegen veranstalteten unter der „Federführung“ der „Antifa Teheran“ verschiedene Initiativen am letzten Dienstag im Naturfreundehaus Köln-Kalk einen Informationsabend über den „Kampf der Frauen im Iran“ um ihre Grundrechte.




Einladungsplakat: So will der Islam die Frauen sehen

Befreiung erkämpft – und betrogen
Hatten namentlich Frauen in den Jahren 1978 und 1979 die Proteste gegen das Shah-Regime mitgetragen und entscheidend zu dessen Sturz beigetragen, so schnappte doch schließlich die Falle über ihnen zu, die das Religionspatriarchat Ayatollah Khomeinis kunstreich gegen sie aufgestellt hatte. Den wortreichen Versprechungen einer freien, selbstbestimmten und gleichberechtigten Zukunft der Frauen in einem neuen Iran folgte die einleuchtende Beteuerung, man müsse erst noch die wichtigsten Probleme des Iran lösen, dann aber seien die Frauen dran. Und schließlich waren die Frauen wirklich „dran“. Es erfolgte die rabiate Rückkehr zu rigidem, patriarchalem Geschlechterregiment, das für Frauen – angeblich strengstens an den Worten des Propheten und dem Koran ausgerichtet – nur eine dienende, untergeordnete, zweitrangige Rolle übrig hatte – und bis heute hat.


Symbolisch begann der religiöse Unterwerfungsterror mit Khomeinis Anordnung, dass Frauen öffentliche Einrichtungen nur verschleiert betreten dürften. Und noch heute werden radikale Strafmaßnahmen gegen Frauen und Mädchen ergriffen, die sich öffentlich sehen lassen, ohne mit dem anbefohlenen Schleier „ihre Reize zu verhüllen“. Frauen gelten nichts oder nur die Hälfte vor Gericht, Frauen können nicht erben, Frauen werden zwangsverheiratet, Frauen erleiden für sogenannte Unzucht und nicht zuletzt bei Ehebruch den Tod. (siehe hierzu auch: „Galgen für eine 16jährige“, Rezension einer BBC-Dokumentation über die Hinrichtung der jugendlichen Atefeh wegen sogenannter „Unzucht“, NRhZ Nr. 85 vom 07.03.2007).


Ende der Duldsamkeit:
Nun aber scheint das Fass der Duldsamkeit überzulaufen. An entscheidender Stelle waren mithin Frauen Trägerinnen der Unruhen, die nach den iranischen Präsidentenwahlen des letzten Sommers einsetzten. Unabhängig davon, wer denn nun objektiv wirklich diese Wahlen gewonnen hat, haben es eben viele Frauen – und keineswegs nur aus den „bürgerlichen“ oder intellektuellen Schichten – satt, als Menschen einer niederen Klasse behandelt zu werden. Ein breites Bündnis aus Frauen, organisiert oder unorganisiert, hat sich nach Aussage der

Parastou: „Unerhörter eman-
zipatorischer Vorgang"
VeranstaltungsinitiatorInnen zusammengefunden, um – gleich unter welcher iranischen Regierung – endlich das Versprechen gleicher Menschenrechte für die Hälfte der iranischen Bevölkerung einzufordern. Die Gruppierungen und Kampagnen heißen „Gleichheit“, „Trauernde Mütter“oder „Nein zur Steinigung“. Um die Bandbreite der oft sehr individuellen Koalitionen der Widerständlerinnen zu verdeutlichen, unterstrich eine Referentin: „Auch religiöse Frauen beteiligen sich an den Aktionen, und ihre Forderungen sehen sie nicht im Gegensatz zum Iran, und verweisen dafür auf entsprechende Äußerungen einiger Ayatollahs.“
Wie auch immer sich die Frauen im einzelnen positionieren. Allein, dass Frauen derart laut ihre Stimme erhöben und für ihre Rechte auf die Straße gingen, sei ein geradezu unerhörter emanzipatorischer Vorgang für ein islamisches Land, befand die Podiumsteilnehmerin Parastou, die an der Kölner Universität studiert.
Entwicklung zur Autonomie
Überhaupt hätten, so die Referentinnen, sich seit der Revolution von 1979, besonders aber als Reflex gerade auf die Unterdrückung der Frauen durch das neue Regime, die Frauen sich viel weiter entwickelt, als es im Ausland gemeinhin wahrgenommen werde. Konnten sich Frauen in den siebziger Jahren nur in bestimmten politischen Organisationen oder Parteien engagieren, so wurden sie, wie eine Diskussionsrednerin meinte, sogar von der kommunistischen Tudeh-Partei kaum als eigenständige Kraft wahrgenommen: „Wir mussten für unsere Rechte immer im wesentlichen allein kämpfen." Die iranischen Feministinnen, hieß es auf der Veranstaltung, seien heute sehr stark und könnten selbst bestimmen, wofür und gegen wen sie kämpfen wollen. So kennzeichnet das, was im Iran als Frauenbewegung sicht- und hörbar wird, heute vor allem eine ausgeprägte Selbstständigkeit und Vielgestaltigkeit.



Iranische Feministinnen: Kämpfen für Menschenrechte
Fotos: Jochen Lubig, Arbeiterfotografie.com


Die Frauen der Kölner Veranstaltung standen daher auch nur für Ausschnitte aus dem breiten Spektrum der bewegten iranischen Frauen, das eben von islamisch orientierten Frauen, die genauso für ihre Rechte kämpfen, bis zu kommunistischen Strömungen reicht. Die Exiloppositionellen gehören überwiegend zum linken Spektrum und weisen einen intellektuellen Hintergrund auf. Sie haben natürlich, worauf in der Diskussion auch hingewiesen wurde, eine andere Betrachtungsweise als viele Frauen auf dem iranischen Lande. Dort, meinte eine Referentin, hätten die religiösen Kräfte noch den stärksten Rückhalt, und dort seien wohl auch die meisten WählerInnen Ahmadinedschads zu vermuten. Aber auch dort gärt es unter den Frauen, die nicht mehr auf den zweiten Platz verwiesen werden wollen.
Sexistischer Terror
............

۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

هشت مارس در کلن، در خیابان

به دعوت جوانان ایرانی و آلمانی، متشکل در گروه « آنتی‏فا تهران»، طی روزهای 7 و 8 مارس مراسمی در شهر کلن ترتیب داده شد. روز اول نشستی برای سخنرانی و تبادل نظر پیرامون وضعیت زنان در ایران بود. در این روز سخنرانان، خانم‏ها مژده نورزاد و شیرین پردر، برای حاضران که متشکل از ایرانیان و آلمانی‏های مشتاق در مورد مسائل ایران بودند، به زبان آلمانی سخنرانی کردند. نشست با پرسش‏ها و اظهار نظر حاضران ادامه پیدا کرد.
روز دوم، 8 مارس، آکسیون اعتراضی در مقابل یکی از شرکت‏های سرمایه‏دار آلمانی، دویتس، که با ایران روابط تجاری و اقتصادی دارد برگزار شد. شعارهای اصلی این آکسیون « نه به معاملات اقتصادی با دیکتاتوری ایران» و « علیه بنیادگرایی مذهبی، سرکوب جنسی، ضدیت با هم‏جنس ‏گرایان، و سرنگون باد جمهوری اسلامی ایران » بودند. جوانان پرشور « آنتی‏فا تهران» در چند نوبت به توضیح وضعیت زنان در ایران تحت سلطه رژیم سرمایه‏داری اسلامی ایران پرداختند. این جوانان همچنین روابط اقتصادی و تجاری شرکت‏های سرمایه‏دار آلمانی با رژیم آدمکش و شکنجه‏گر ایران را افشا کردند. توضیح داده شد که اغلب معاملات و سفارشات اقتصادی برای اشخاص غیر دولتی نیست، بلکه طرف اصلی در ایران سرمایه‏داران سپاه پاسداران هستند که در بخش‏های نظامی مشغول فعالیت هستند. در ادامه با راهپیمایی به سمت نقطه پر رفت و آمد شهر، به همراه موزیک و شعار سرنگونی جمهوری اسلامی ایران و اعلام همبستگی با مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه زنان ایران، این آکسیون به پایان رسید.
« جمعی از چپ‏های شهر کلن» و « کانون تلاش» از این برنامه‏ها حمایت کرده بودند.

جمعی از چپ‏های کلن 8 مارس2010
chapkoeln@googlemail.com
http://chapkoeln.blogspot.com/

۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

٨ مارس٬ یک روز زن٬ یک پرسش هر روزه




هنگامیکه در 8 مارس سال 57 زنان ایران سنگر جدیدی علیه هیولای تازه متولد شده جمهورى اسلامی بنا کردند، کمتر کسی باور می‏کرد که گرامی‏داشت این روز برای مردم ایران بویژه زنان، علاوه بر معنای تاریخی‏اش یک نشانه از مبارزه‏ی هر روزه زنان با نظام تبعیض جنسیتی حاکم باشد. پیش از این نیز در تاریخ معاصر ایران، زنان همواره در انواع مبارزات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شرکت داشتند، اما مسئله زن، و حتی خود وجود زن بعنوان یکی از معضلات ایدئولوژیک نظام حاکم، باعث شد تا جنبش زنان ایران بعنوان یک جنبش مستقل سیاسی ضرورت ویژه‏ای پیدا کند و فصل نوینی از مبارزات زنان آغاز شود.جمهورى اسلامی که در طول عمر خود تحقیر و تبعیض بر زنان را به یک ستون ایدئولوژیک مهم برای حفظ خود تبدیل کرده بود، امروزه سیلی زنان مبارز ایران را بر صورت خود دارد. چه کسی است که نداند شدت وحشی گری اینان بر ضد زنان، نشانه وحشت از فروریزی یکی از ارکان اصلی کنترل سیاسی آنها بر تمامی جامعه است.
جنبش چپ ایران در آستانه شکل‏گیری این اژدهای آدم‏خوار با یک خطای فاحش سیاسی و درک مکانیکی از سوسیالیسم، اهمیت مبارزه علیه سیاست‏های ضد زن رژیم اسلامی برای کنترل کل جامعه را دست کم گرفت و با وعده‏ی حل این مسئله پس از ظهور سوسیالیسم، پاسخ خود به این مسئله را به آینده نامعلوم موکول کرد. این اشتباه جنبش چپ ایران دستاویزی به اردوی لیبرالیسم ایرانی داد تا او خود را پرچم‏دار مبارزات زنان جلوه دهد. آنها فراموش می‏کنند که شروع سیاست‏ها و تصویب قوانین ضد زن، در دوران نخست وزیری، صدارت، وکالت و دولت همه آن مردان لیبرال بود که بر سر زنان ایران فرو ریخت. اولین رئیس جمهور عزیز آنها بود که از موی زنان دلاور ایران اشعه تحریک آمیز میدید و برای حل این مشکل اش او هم فتوای حجاب صادر کرد. پس از فروپاشی سوسیالیسم روسی یاران تازه نفسی به اردوی لیبرال های ایران اضافه شدند. ازاین پس با نیرو و دقلکاری بیشتر٬ یک دوره تلاش کردند تا با تز نسبیت فرهنگی طفلی بنام فمینیسم اسلامی را متولد کنند که بچه سرزا رفت. تلاش دیگر لیبرال‏های ایرانی سیاست‏زدایی از جنبش زنان بوده است. پاسخ به این پرسش که این ترفند تا چه اندازه موفق بوده است، بعهده زنان فعال در این جنبش بویژه آنانی که گرایش چپ دارند، می‏باشد.
امروز جنبش مستقل زنان در مقابل خطر بسیار بزرگی قرار گرفته است که حیات او را بعنوان جنبش مترقى تهدید میکند و آن خطر حل گشتن در اردوی لیبرالیسم و از آن طریق نردبان به قدرت رسیدن مجدد جناح دیگر ارتجاع اسلامی است.
ما فکر می‏کنیم امروز جنبش زنان ایران خود در پی یافتن پاسخ‏های «مسئله زن» برآمده است، اين جنبش بایستی بتواند نسبت خود را با انواع دیگر ستم ها در جامعه طبقاتی، که ستم سرمایه برکار بنیادی‏ترین آنهاست، تعریف کند. به همان اندازه نیز جنبش چپ ایران بایستی بتواند پاسخی امروزی برای نسبت جنبش کارگری و جنبش زنان پیدا کند. پاسخ‏های کهنه و آویختن انواع شعارهای حمایت از زنان بر سر در مغازه‏مان، تا کنون تلنگری به روابط مردسالارانه در جامعه نزده است. رهایی جامعه ایران از چنگال رژیم حاکم تنها با همبستگی همه جنبش‏های اجتماعی موجود در جامعه ایران امکان پذیر است.
ما برای گرامی‏داشت هشت مارس در روز یکشنبه 7 مارس ساعت 17،00 در مراسم معرفى و گرامى داشت جنبش مترقى زنان ايران عليه رژيم جمهورى اسلامى که توسط آنتى فا تهران در محل:Naturfreundehaus Köln-Kalk, Kapellenstr. 9a (Nähe Kalk Kapelle)به زبان آلمانی برگذار میگردد و در ميتينگ اعتراض به سرکوب جنبش زنان که در روز دوشنبه ٨ مارس٬ ساعت ١٨ درKalker Hauptstr. / Ecke Hollwegstr. (Nähe Kalk Kapelleبرگزار ميگردد٬ شرکت فعال خواهیم داشت و از شما دعوت میکنیم در این مراسم حضور یابید.
پيروز باد مبارزات آزادى خواهى و برابرى طلبى زنان ايران
سرنگون باد جمهورى اسلامى ايران
زنده باد سوسياليسم
جمعی از چپ‏های شهر کلن
chapkoeln@googlemail.com

گزارش تظاهرات کلن در حمایت از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران در روز 23 بهمن

عصر امروز به دعوت جمعی از چپ های شهر کلن به مناسبت 22 بهمن و در حمايت و همبستگی با جنبش آزاديخواهانه مردم ايران ، در اعتراض به اعدام و شکنجه و 31 سال جنايت توسط رژیم خون و وحشت اسلامی در جلوی کلیسای معروف (دم ) دست به تظاهرات زدند تا بار دیگر صدای حق طلبانه مردم ایران را به گوش جهانیان برسانند . این تظاهرات با وجود سرمای هوا و بارش برف با استقبال خوبی از طرف ایرانیان ساکن این شهر روبرو شد .شرکت کنندگان با شعارهای " زنده با همبستگی بين المللی"، " زندانی سياسی آزاد باید گردد و مرگ بر جمهوری اسلامی و ... توجه رهگذران آلمانی را به سرکوب ، اعدام و نقض حقوق بشر در ايران جلب کردند. اين تظاهرات از طرف نيروهای چپ و مترقی آلمانی نيز مورد حمايت قرار گرفت. به دليل سرمای هوا و بارش برف و نیز همزمانی این تظاهرات با کارناوال بزرگ کلن برخی از رفقا از سخنرانی خود صرف نظر کردند که بدین وسيله از آن ها پوزش می خواهيم.جمعی از چپ های شهر کلن
chapkoeln@googlemail.com

زنده باد قيام ٢٢ بهمن سال ٥٧

22بهمن نزدیک است. حاکمیت لرزان سرمایه اسلامی هیچ‏گونه کوتاهی در ریختن خون مردم ایران نکرده است. عدم ایستادگی در مقابل ماشین کشتار رژیم قطعاً به جاری شدن جوی خون در ایران منجر خواهد شد. هر پیشرفتی که جنبش مردمی ایران تا کنون بدان دست یافته است٬ حاصل ایستادگی مردم در مقابل دستگاه سرکوب و فریب رژیم بوده است. جنبش چپ خارج از ایران بعنوان بخشی همبسته‏ با جنبش کارگران، زنان، دانشجویان و تمامی مردم آزادیخواه ایران می‏توانند در اعتراض به سرکوب مردم و در گرامی‏داشت 22 بهمن دست به اقداماتی اعتراضی در محل زندگی خود بزنند. زنده نگهداشتن یاد 22 بهمن، زنده نگهداشتن یاد انقلاب است. انقلاب تنها جواب به این جهان نکبت و سرکوبِ سرمایه است که فرودستان در اختیار دارند. انقلاب کم درد ترین راه حل در مقابل غده‏ی بدخیم نظام اسلامی سرمایه‏داری ایران است.مردم آزادیخواه و برابری طلب! این تنها رزم زنان و مردان دلیر و مترقی ایران است که می‏تواند خروشان و سهمگین نظام فقر، استثمار، ضدزن، خفقان، اعدام، زندان، تجاوز و دیکتاتوری جمهوری اسلامی را به گورستان تاریخ بسپارد. با برپایی سالگرد قيام 57 در هر کجا که هستیم به جعل تاریخ توسط رژیم پایان دهیم.ما٬ جمعى از چپ هاى شهر کلن بار ديگر با گردهمائى خود در روز جمعه٬ ساعت ١٦ در شهر کلن در محل”دم پلاته“ DOMPLATTE همبستگى خود را با مبارزات مردم آزادى خواه و برابرى طلب ايران براى سرنگونى جمهورى اسلامى اعلام ميداريم و از تمامى ايرانيان آزادى خواه٬ برابرى طلب٬ چپ و مترقى شهر کلن دعوت ميکنيم٬ اين روز را با هم گرامى بداريم و يک صدا به جمهورى اسلامى٬ به اعدام ٬ به زندان و به سرکوب جنبش مترقى زنان نه بگويم.
تلفن ٠١٧٨٦٢٤٢٥٤٦chapkoeln@googlemail.com
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلام
یزنده باد انقلاب
زنده باد آزادی و برابرى
زنده باد سوسیالیسم
جمعی از چپ‏های کلن

فراخوان به تظاهرات 22 بهمن در فرانکفورت و کلن آلمان


قيام ٢٢ بهمن سال ٥٧انقلاب یا ضد انقلاب22بهمن نزدیک است. حاکمیت لرزان سرمایه اسلامی هیچ‏گونه کوتاهی در ریختن خون مردم ایران نکرده است. عدم ایستادگی در مقابل ماشین کشتار رژیم قطعاً به جاری شدن جوی خون در ایران منجر خواهد شد. هر پیشرفتی که جنبش مردمی ایران تا کنون بدان دست یافته است٬ حاصل ایستادگی مردم در مقابل دستگاه سرکوب و فریب رژیم بوده است. جنبش چپ خارج از ایران بعنوان بخشی همبسته‏ با جنبش کارگران، زنان، دانشجویان و تمامی مردم آزادیخواه ایران می‏توانند در اعتراض به سرکوب مردم و در گرامی‏داشت 22 بهمن دست به اقداماتی اعتراضی در محل زندگی خود بزنند. زنده نگهداشتن یاد 22 بهمن، زنده نگهداشتن یاد انقلاب است. انقلاب تنها جواب به این جهان نکبت و سرکوبِ سرمایه است که فرودستان در اختیار دارند. انقلاب کم درد ترین راه حل در مقابل غده‏ی بدخیم نظام اسلامی سرمایه‏داری ایران است.مردم آزادیخواه و برابری طلب! این تنها رزم زنان و مردان دلیر و مترقی ایران است که می‏تواند خروشان و سهمگین نظام فقر، استثمار، ضدزن، خفقان، اعدام، زندان، تجاوز و دیکتاتوری جمهوری اسلامی را به گورستان تاریخ بسپارد. با برپایی سالگرد قيام 57 در هر کجا که هستیم به جعل تاریخ توسط رژیم پایان دهیم.ما٬ جمعى از چپ هاى شهر کلن به حمايت از تظاهرت کميته فعالين کارگرى ̶ سوسياليستى ̶ فرانکفورت٬ روز ٢٢ بهمن٬ پنج شنبه ساعت ١١٬٣٠ از محل ٢٨ SALIERRING به فرانکفورت خواهيم رفت و از شما دعوت ميکنيم که در اين راه٬ همراه هم باشيم.در ادامه بار ديگر با گردهمائى خود در روز جمعه٬ ساعت ١٦ در شهر کلن در محل”دوم پلاته“ DOMPLATTE همبستگى خود را با مبارزات مردم آزادى خواه و برابرى طلب ايران براى سرنگونى جمهورى اسلامى اعلام ميداريم و از تمامى ايرانيان آزادى خواه٬ برابرى طلب٬ چپ و مترقى شهر کلن دعوت ميکنيم٬ اين روز را با هم گرامى بداريم و يک صدا به جمهورى اسلامى٬ به اعدام ٬ به زندان و به سرکوب جنبش مترقى زنان نه بگويم.
تلفن براى رزرو جاى براى فرانکفورت و اطلاعات ميتينگ شهر کلن ٠١٧٨٦٢٤٢٥٤٦chapkoeln@googlemail.com
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد انقلاب
زنده باد آزادی
زنده باد سوسیالیسم
جمعی از چپ‏های کلن

روح‏الله الموسوی‏الخمینی، اول و آخر نظام


ماجرای پاره شدن عکس خمينى بهانه‏ای شده است برای تقویت رهبر فعلی و در واقع برای حفظ کلیت نظام. رسانه‏های سانسورچی رژیم، صحنه‏ای از پاره و به آتش کشیده شدن عکس این جلاد ایران را به نمایش می‏گذارند، سپس اصلاح‏طلبان رژیم شیون و زاری راه می‏اندازند که اینها کار مردم نبوده است و بلعکس در اعتراضات دانشجویان دانشگاه الزهرا عکس او را دانشجويان سر دست می‏برند که یعنی خمينى هم یک از نماد‏های سبز است. حتی درس دهندگان تمام وقت به این رژیم، تیتر می‏زنند که علیه این کار باید راهپیمایی مردمی صورت گیرد.صرف‏نظر از اینکه واقعاً چه کسانی به “ساحت“ امام باطل شده “بی احترامی“ کرده‏اند، واقعیت اين است که مردم در گيلان٬ مازندران٬ کردستان٬ آذربايجان٬ بلوچستان٬ لرستان٬ بندرعباس٬ اصفهان٬ شيراز٬ آبادان٬ مسجدسليمان و ... در همان اوايل انقلاب عکس خمينى را آتش زدند و به جمهورى اسلامى نه گفتند. قصابخانه اى كه خمينى به راه انداخته است٬ كوره هاى آدمسوزى را بياد مياورد. مبارزين امروز نه تنها عكس اين جلاد بلكه كل اين نظام٬ كل حکومت دين٬ مذهب و خرافات را با همه قديسانش به مصاف طلبيده اند. شخص خمینی نماد این رژیم زن‏ستیز، عقل‏ستیز، کارگر‏ستیز، آزادی کُش، مخالف سرسخت روشنفکری و دانشگاه است. فرا رفتن از این نماد توحش و ستمگری، خواست برحق مردم ایران است. هنگامی که سیل جنبش مردمی مکان‏ها را یکى بعد ازديگرى به تسخیر خود در می‏آورند، وقتی که مردم آزاديخواه روزها و مناسبت‏های رژیم را نه تنها خنثی بلکه ازآن خود می‏کنند و زمانى که مردم نه تنها ولی فقیه را به مبارزه مى طلبند٬ بلکه اصل ولایت فقیه را نيز دوباره باطل اعلام ميکنند، فرا رفتن از بینان‏گذار این بساط جهل، سرکوب، استثمار و تبعیض‏های جنسیتی یعنی شخص خمینی٬ ادامه‏ی منطقی و بر حق جنبش مردم آزادیخواه و برابری طلب ایران است. آنها که از لگدمال شدن این نماد کلیت رژیم در سیر حرکت جنبش مردم به وحشت افتاده‏اند، یا پیش خودشان این چنین صحنه‏هایی را برای کنترل مردم آفریده‏اند و یا پیدایش چنین زمزمه‏هایی را به عنوان اخطار به جناح رقیب گوشزد می‏کنند٬ بايد بدانند که اصل این ماجرا هر چه می‏خواهد باشد، نشانه خيزش کارگران٬ زحمتکشان٬ زنان مترقى٬ جوانان مبارز و مردم آزايخواه ايران است براى سرنگونى رژيم سرمايه دارى اسلامى و برقرارى حکومتى که در آن زنان بدون قيد و شرط در تمامى شئون با مردان برابر و در انتخاب لباس آزاد باشند ...٬ جوانان و مردم بدون قيد و شرط آزاد باشند٬ تمامى مردم تحت پوشش بيمه رايگان قرارگیرند٬ مسکن براى تمامى مردم رايگان باشد٬ تحصيل تا سطح دانشگاه با ﺗﺄمين مالى براى همه تضمين گردد٬ سياست آزاد٬ و زندان نابود گردد٬ احزاب٬ مطبوعات٬ بيان٬ عقيده٬ تشکل٬ اعتصاب٬ تظاهرات و ... بدون قيد و شرط آزاد باشند
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
پيروز باد مبارزات برابرى طلبانه زنان
پيروز باد مبارزات جوانان آزاديخواه و برابرى طلب
زنده باد سوسیالیسم
جمعی از چپ‏های کلن

براي نجات جان زندانيان سياسي و محكومين به اعدام متحدانه به ميدان بياييم!

آزاديخواهان و مخالفين مجازات اعدام !هفته گذشته جمهورى اسلامى احسان فتاحيان يكى از زندانيان سياسى در سنندج را به جرم "محاربه با خدا" اعدام كرد. عليرغم فعاليتها و اعتراضات گسترده مردم در ايران و جهان٬ جمهورى اسلامى با بيرحمى تمام كشتن مخالفين خودش را ادامه ميدهد. با اعزام يك تيم ويژه اعدام از مركز به كردستان٬ زندان به زندان ميروند و تلاش ميكنند كه تعداد بيشترى را قربانى كنند.طبق خبر رسيده تيم اعزامى همراه با دادستان كل كردستان قرار است تعداد ديگرى از عزيزان در بند را اعدام كنند. فعالين سياسى زيادى هم اكنون در زندانهاى جمهورى اسلامى زير شكنجه و در زير احكام اعدام بسر ميبرند. يكى از اين عزيزان فرزاد كمانگر است که همراه دهها نفر ديگر مدتها است كه در زندانهاى جمهورى اسلامى با حكم اعدام بسر ميبرند و هر آن جمهورى اسلامى ممكن است جان آنها را بگيرد. همه اين عزيزان را بايد از چنگ رژيم اسلامى نجات داد. براى نجات آنها بايد تعجيل كرد. زيرا جمهورى اسلامى مثل مار زخم خورده هر آن ممكن است تعدادى از آنها را قربانى كند.اعدام٬ قتل عمد سازمان يافته توسط رژيم ها است و همه حكومتهاى ديكتاتور٬ از اين حربه براى ترساندن مردم و براى محكم كردن پايه هاى حكومت ضد مردمى خود استفاده ميكنند. جمهورى  اسلامى از اين نظر در دنيا رتبه اول را دارد. اين حكومت از روز اول با قتل جوانان٬ زنان و مردان آزاده٬ حتى با قتل كودكان و زنان حامله و افراد مسن٬ به قدرت رسيد٬ و چه كسى بهتر از مردم ايران ميداند كه اينها از همان اوايل به قدرت رسيدنشان چگونه دسته دسته جوانان را به جوخه اعدام سپردند وچه رفتارى  با خانواده اعداميها كردند و چه ظرفيتى در جنايت و وقاحت دارند.اما در مقابل اين حكومت جنايتكار٬ امروز بويژه يك جنبش انقلابى و بنيانكن به راه افتاده است كه هدفش سرنگونى اين بساط خون و جنايت است. جنبشى انسانگرايانه و مدافع حقوق انسانها٬ جنبشى عليه اعدام و سنگسار و شكنجه و زندان. تقلاها و دست و پا زدنهاى حكومت اسلامى براى نجات خود٬ براى جلوگيرى از ريزش اين بناى ويران و سرنگونى محتوم اين حكومت است.احسان فتاحيان به جرم اعتقاداتش و به قول رژيم اسلامى به جرم "محاربه با خدا" كشته شد. او يك زندانى سياسى بود. قهرمانانه مقاومت كرد و حتى اجازه نداد چهارپايه را جلادان از زير پاى او بكشند.ما موظفيم٬ ضمن گراميداشت ياد احسان جوان و همه عزيزان جانباخته٬ ديگر عزيزان در بند را نجات بدهيم. ما بايد در همه جا با صداى بلند بگوييم كه اعدام قتل عمد توسط دولتهاى جنايتكار است و بايد ممنوع شود. ما بايد با صداى بلند بگوييم كه رژیم سرمایهداری اسلامى٬ حكومت مشتى جلاد و مفتخور و سرمایهدارهای مكلا و معمم است كه فورا بايد بساط اش را جمع كند و برود.از همه مردم آزاديخواه٬ احزاب سياسى٬ انجمن ها و كانون هاى مدافع حقوق بشر دعوت ميكنيم برای هر گونه اقدام در این روز( تظاهرات ایستاده، راهپیمایی، و...) به هماهنگی با یکدیگر اقدام کنیم. این درخواستی برای پیوستن جمعیت یا گروهی به گروه دیگر نیست، بلکه تلاشی برای همصدایی و همسویی صداهای گوناگون در سطح شهر کلن میباشد.براى هماهنگى بيشتر با شماره تلفن ما تماس بگیرید. براى جلوگيرى از اعدامهاى بيشتر در زندانهاى كردستان وسراسرايران٬ بايد موج بزرگى از اعتراض عليه اعدام احسان و احسانها را در ايران و در دنيا به راه اندازيم.
گرامى باد ياد و خاطره احسان فتاحيان و همه جانباختگان راه آزادى و برابری
سرنگون باد جمهورى اسلامى
زندانى سیاسی آزاد بايد گردد
قانون اعدام ملغى بايد گردد
زنده باد آزادی
زنده باد انقلاب
زنده باد سوسیالیسم
جمعى از چپ هاى كلن

.Samstag, 21.11.2009, um 17 UhrFußgängerzone Breite Str.in Höhe des Kaufhauses Karstadt

نشست و گفتگو در شهر کلن

نشست و گفتگو در کلن در روز یکشنبه ۱۵ نوامبر ساعت ۱۶
نشست، بحث و گفت‏وگو در مورد «بررسی اوضاع سیاسی و راه‏های رسیدن به پیروزی»
در محل Barbarossaplatz ۱۰ برگزار می‏شود.
ورود برای عموم آزاد است.
جمعی از چپ‏های شهر کلن
تلفن تماس ٠١٧٨٦٢٤٢٥٤٦

سفر احمدی نژاد و اراذل و اوباش او را به دانمارک مختل کنيد

درخواست مردم مبارز٬ آزاديخواه٬ برابرى طلب و مترقى ايران از ايرانيان آزاديخواه٬ چپ و دموکرات شهر کلنسفر احمدی نژاد و اراذل و اوباش او را به دانمارک مختل کنيداحمدى نژاد رئيس جمهور رژيم جمهورى اسلامى ايران در ۱۶ دسامبر به كپنهاك سفر ميكند.تا كنون سفر احمدى نژاد به خارج از ايران با موج اعتراضات سراسرى در سطح بين المللى٬ مواجه شده است .اما٬ اينبار احمدى نژاد به مملكتى پا ميگذارد كه در آن انسانهایی بجرم كشيدن كاريكاتور، فتوای قتلشان توسط نظام جمهورى اسلامى صادر شده است. از نظر جهانيان هيچ چيزى واضحتر و عيانتر از اعدام و كشتن انسانها در ايران تحت حاكميت رژيم سياه جمهورى اسلامى در ۳۰سال گذشته و اكنون تحت حاكميت دولت و نظامى كه احمدى نژاد بعنوان رئيس دولت در آن قرار دارد٬ نيست. جاى احمدى نژاد در دادگاه لاهه است. او و ده ها و صدها نفر از سران جنايتكار جمهورى اسلامى بايد بجرم جنايت عليه بشريت٬ بجرم ضرب و شتم٬ سركوب٬ دستگيرى و کشتن مردم ايران كه براى رهايى از دست جمهورى اسلامى در خيابانها به پا خواسته٬ بجرم شکنجه٬ تجاوزجنسى و قتل زندانيان سياسى٬ بجرم ضديت با زنان و دشمنى با جوانان٬ سركوب و زندانى كردن كارگران و رهبران كارگرى٬ سنگسار و حلق آويز كردن زنان و كودكان و اعدامهاى متناوب و روزانه (در ايران تحت حاكميت اين جنايتكاران بطور متوسط هر روز يك نفر اعدام ميشود) در دادگاه هاى بين المللى محاكمه شوند. حضور احمدى نژاد در كپنهاک ننگ بشريت است. بايد عليه سفر اين جنايتكار جنگى صفى عظيم و قدرتمند از اعتراض در تمام دنيا سازماندهى شود. بايد از هم اكنون اعتراضات خود را شروع كنيم٬ به دولت دانمارك فشار بياوريم كه مانع سفر و وارد شدن يك جنايتكار به اسم احمدى نژاد به كپنهاگ شود. اين حداقل وظيفه اى است که ما در قبال ندا٬ سهراب٬ ترانه٬ اشکان٬ کيانوش و...ديگرمبارزان داريم.ما٬ جمعى از چپ هاى شهر كلن٬ در اين رابطه در تاريخهاى مختلف و به مدت چند روز در مقابل کنسولگرى دانمارك در شهر کلن دست به تجمع اعتراضى خواهيم زد. افكار عمومى مردم شهر كلن را در محكوميت سفر احمدى نژاد به کپنهاگ بسيج خواهيم كرد. و از اين طريق اعتراض هزاران شهروند ايرانى ساكن كلن و شهرهاى اطراف كلن را بگوش مقامات دولت دانمارك خواهيم رساند.در اطلاعيه شماره ۲ محل٬ آدرس و ساعات تظاهراتها را به اطلاع خواهيم رساند.از هم اکنون ميتوانيم اعتراضات خود را بصورت تلفنى٬ فاکس و اى ميل همراه با تصاوير جنايات جمهورى اسلامى به آدرس زير ابراز داريم. شماره تلفن و فاکس هتل احمدى نژاد را در اسرع وقت به اطلاع خواهيم رساند.KÖLN Honorarkonsularische Vertretung Dänemark des Königreiches c/o DLA Piper LLP Hohenzollernring 72, 50672 Köln Telefon: 0221 277 277 877 Telefax: 0221 277 277 10 Mo: 09:00 – 12:00, Mi: 14:00 – 17:00Herr Dr. Andreas Meyer-Landrut, HonorarkonsulE mail: Susan.Krogshede@dlapiper.com جمعى از چپ هاى شهر کلنتلفن تماس ٠١٧٨٦٢٤٢٥٤٦  با درود فراوان به مردم آزاديخواه٬ دموکرات٬ چپ٬ برابرى طلب٬ مبارز و مترقىما٬ جمعى از چپ هاى شهر کلن به دولت دانمارک به جهت دعوت از احمدى نژاد ﴿يکى از جنايتکاران و ديکتاتورهاى بزرگ جمهورى اسلامى﴾ براى حضور در جلسه سران کشورهاى جهان درباره محيط زيست در شهر کپنهاک٬ شديدا اعتراض داريم و بدين وسيله از دولت دانمارک مى خواهيم اين دعوت را ملغى کند.متن اعتراضى به زبان آلمانى که در صفحه بعد در اختيارتان قرار گرفته است٬ جهت اعتراض شما به دعوت دولت دانمارک از طريق کنسول دانمارک در شهر کلن مى باشد. آنرا فاکس و يا اى ميل نماييد.پيروز باشيد Protestbrief an den dänischen Staatvertreten durch dasHonorarkonsulatdes Königreiches Dänemark, c/o DLA Piper LLP KölnHerrn Honorarkonsul Dr. Andreas Meyer-LandrutHohenzollernring 72, 50672 KölnMahmud Ahmadi Nejad ist zum KLIMAGIPFEL in Kopenhagen eingeladen , um als Vertreter Iranischer Völker an Sitzungen teilzunehmen.Wir verurteilen die Einladung von Ahmadi Nejad auf das schärfste, weil er nicht der Vertreter iranischer Völker ist, sondern einer der Hauptverantwortlichen für Folterung, Vergewaltigung, Steinigung und Hinrichtung von mehr als Tausenden unschuldigen Menschen.Ahmadinejad ist nicht unser Präsident. Er ist der Präsident einer islamischen Regierung, die die Bevormundung und Unterdrückung von Frauen legitimiert und in die Privatsphäre der Menschen eindringt. Ein Regime, dass die Arbeiterklasse, Frauen, Studenten, Jugendliche, Homosexuelle sowie nationale und religiöse Minderheiten unterdrückt und friedliche Proteste mit Erschießung, Verhaftung, Folter und Vergewaltigung beantwortet.Wie fordern deshalb den dänischen Staat auf, die Einladung eines Hitler gleichen Verbrechers wie (Ahmadinejad) rückgängig zu machen! Wir rufen alle freiheitsliebenden Menschen auf, unseren Protest gegen die Einladung des Minister- Präsidenten des islamischen Regimes des Irans an dem bevorstehenden KLIMAGIPFEL in Kopenhagen zu unterstützen, indem Sie diesen Protestbrief unterschreiben und per Fax unter der nachfolgenden Fax-Nr. an das dänische Konsulat senden: Fax-Nr.: 0221 277 277 10 Köln, den Unterschrift: .....................................................................

فراخوان به گردهما يى در حمايت از مبارزات آزاد يخواها نه مردم ايران


ايرانيان آزاديخواه و مبارز شهر کلن و حومه!
مردم مبارز ايران در ١٣ آبان بار ديگر در خيابانها با صداى رساﺀ تنفر خود را از رژيم جمهورى اسلامى اعلام خواهند کرد. آنان به رژيمى نه ميگويند که ٣٠ سال بجز سرکوب٬ شکنجه٬ تجاوز به زندانيان سياسى٬ خفقان٬ استبداد٬ اعدام٬ قتلهاى زنجيره اى٬ ضديت با زنان٬ دشمنى با جوانان٬ سانسور٬ بازداشت خبرنگاران٬ توقيف جرايد٬ ممنوع کردن احزاب سياسى٬ و سرکوب مليتها و اقليتهاى مﺬهبى و سرکوب مبارزات کارگرى و ... دستاوردى ندارد. به جاى پرداخت يارانه و دستمزد کارگران و زحمتکشان٬ ثروت مردم را صرف تروريسم بين المللى اسلامى و ازدياد انباشت سرمايه سپاه پاسداران ميکند. در ١٣ آبان مردم آزاديخواه ايران با اتحاد در خيابانها خواهند ماند و قرار است اتومبيل داران با ايجاد ترافيک و تصادف مصنوعى خيابانهاى اطراف تحصن را مسدود کنند. اين فرصتى است که عاشقان آزادى در انتظار آنند: اعتصاب همگاني روز و شب در خيابان ماندن و فلج کردن جمهورى اسلامى.
ايرانيان آزاديخواه شهر کلن و حومه با هم در روز ١٣ آبان در شهر کلن ميدان رودلف پلاتز از اين مبارزه هدفمند مردم مترقى ايران حمايت و پشتيبانى کنيم
سرنگون باد جمهورى اسلامى
زنده باد آزادى
زنده باد انقلاب
زنده باد سوسياليسم
um 16 UhrKöln, Rodolfplatz
جمعى از چپ هاى شهر کلن
تلفن تماس: ٠١٧٨٦٢٤٢٥٤٦

فراخوان به تجمع درحمايت از مردم آزاديخواه ايران

فراخوان به تجمع درحمايت از مردم آزاديخواه ايران
13 آبان خيابانهاى ايران به تصرف در ميايند. دانش آموزان٬ دانشجويان و مردم مبارز ايران تصميم دارند روز ١٣ آبان بار ديگر در خيابانهاى ايران در ادامه مبارزات سرنگونى طلبانه خود به تظاهرات بپردازند. اين بار مردم آزاديخواه دوباره به خيابانها خواهند آمد تا روز و شب را درخيابانها و ميادين شهرها از جمله شهر تهران بمانند. قرار است هر روز تعداد بيشترى از مردم مبارز به آنها به پيوندند تا تمام شهر يک پارچه نه به جمهورى اسلامى گردد. ايرانيان آزاديخواه و مترقى شهر کلن اين وظيفه ماست که:
1-هماهنگ و همراه با مردم ايران به تجمع پرداخته و همبستگى خودمان را با اين مبارزات اعلام كنيم. اطلاع رسانى كنيم و از طريق اينترنت٬ تلفن و رسانه هاى عمومى افكار عمومى خارج كشور را متوجه مبارزات حق طلبانه مردم ايران كنيم.
2- با شرکت در حرکت هاﺋﻰ اعتراضى در خارج كشور سرنگونى رژيم جمهورى اسلامى را تسريع و عوامل جمهورى اسلامى را افشاﺀ كنيم.
3- مخالفت، انزجار و نفرت خود را از اعدام دگرانديشان و نوع بشر به گوش جهانيان برسانيم و فرياد آزادى، برابرى و همبستگى برآوريم.
قرار ما چهارشنبه ٤ نوامبر، ساعت ١٦ در محل Rodolfplatz
سرنگون باد جمهورى اسلامى
زنده باد آزادى
زنده باد انقلاب
زنده باد سوسياليسم
جمعى از چپ هاى شهر کلن
تلفن تماس: ٠١٧٨٦٢٤٢٥٤٦

بحث آزاد

آزادى بيان٬آزادى احزاب و مشکل پرچم
آزادى چيست? آيا اعتقاد به آزادى بيان٬ آزادى احزاب و ... به معنى آن نيز است که انسانها و احزاب در داشتن و يا نداشتن پرچم آزاد هستند?
شرکت و بحث در اين جلسه براى عموم آزاد ميباشد. وقت جلسه بين افراد داوطلب در بحث بطور مساوى تقسيم ميگردد.
زنده باد آزادى
زنده باد انقلاب
سرنگون باد جمهورى اسلامى
جمعى از چپ هاى شهر کلن
زمان: يکشنبه ٤.١٠.٢٠٠٩
مکان:
ساعت Barbarossaplatz 10
تلفن تماس: ٠١٧٨٦٢٤٢٥٤٦

فراخوان به اعتراض

مردم آزاديخواه!
محمود احمدى نژاد رﺋيس جمهور اسلامى ايران٬ روز چهارشنبه براى شرکت در اجلاس سازمان ملل به نيويورک سفر ميکند. اين رژیم ضدبشر کاری جز سنگسار٬ تجاوز، اعدام و برپایی زندانهاى قرون وسطایى برای مردم ایران نکرده است. مسئولان این رژیم آمران و عاملان قتل نداها، سهراب ها و هزاران انسان دیگر می‌باشند. محمود احمدى نژاد نه تنها نماينده مردم ايران نيست٬ بلکه از سران قاتلين مردم ايران نيز است.
ما از همه ايرانيان آزاديخواه دعوت ميکنيم با اعتراض به سفر احمدی نژاد، به تمام دنیا از جمله سازمان ملل نشان دهند که او نماینده مردم ایران نیست.
روز جمعه ساعت ١٧
همراه ما در محل Domplatte ﺳﺎﻋﭟ17
در ميتينگ اعتراض به حضور احمدى نژاد در سازمان ملل شرکت نماﺋيد
.ﺯﻣﺎﻥ: ﺟﻤﻌﮦ 25.09.2009


سرنگون باد جمهورى اسلامى
زنده باد آزادى
زنده باد انقلاب
زنده باد سوسياليسم
جمعى از چپ هاى شهرکلن
تلفن تماس: ٠١٧٨٦٢٤٢٥٤٦

فراخوان

رفقای مبارز!

ما جمعی از چپ های شهر کلن جهت هماهنگ کردن مبارزات عملى، سياسى و نظرى خود در سطح شهرکلن و به پشتيبانى از مبارزات آزاديخواهانه مردم ايران، جلسه بحث و گفتگوئی پیرامون آنچه که چپ می تواند حول آن هماهنگ شود، برگزار می کنیم واز شما دعوت مينمائیم در این گردهمائی شرکت کنید.


سرنگون باد جمهورى اسلامى

زنده باد آزادى

زنده باد انقلاب

زنده باد سوسياليسم

زمان جلسه: ٢٠ سپتامبر، ساعت ١٦

محل جلسه:

Barbarossaplatz 10


تلفن تماس: ٠١٧٨٦٢٤٢٥٤٦