۱۳۹۱ مرداد ۱۸, چهارشنبه

نگاهی به تجربه شوراهای کارگری در انقلاب ١٣۵٧

علی برومند

شوراهای کارگری جدیدترین و زنده ترین تشکل کارگران ایران است ،که ازدل اعتصابات توده ای کارگران سال های 1356_1357به وجود آمدند.

برای بسیاری که جنبش کارگری وجنبش شورایی را بعنوان ناظر بیرونی ارزیابی می کنند ،این جنبش را بعنوان یک اقدام خلق الساعه نگاه کرده واساسا به روند وشکل گیری این جنبش توجه نکرده ودر نتیجه نقش کارگران مبارزی را که در شرایط خفقان فعال بودند را نمی بینند.

اکثر رهبران شوراهای کارگری کسانی بودن که در شرایط خفقان ، در کمیته های مخفی اعتصاب زمان شاه فعال بوده اند .جنبش کارگری وجنبش شورایی زمانی به دگرگونی جامعه و شروع به تسخیر کارخانه ها نمود،که قبل از انقلاب از هر گونه تشکیلات علنی محروم بود.اما در اکثر کار خانه ها کمیته های مخفی موجود بود، از جمله کار خانه ما که از سال1356دارای کمیتۀ مخفی کارگری بودیم که خود من یکی از اعضایش بودم وچند مجمع عمومی به خاطر مسئلۀ سود وبژه وحقوق تعاونی تشکیل شد. با اعتصا بات توده ای اواسط سال 1356، خواسته ها چنین اعلام شدند:پرداخت حقوقهای عقب افتاده،پرداخت سود ویژه،40ساعت کار در هفته یعنی 5روزکاری که بعدا در کار خانه ما اجرا شد،تعمین حقوق بازنشستگی،تعیین بیمه های اجتماعی ،آزادی تشکل،آزادی اجتما عات و......در همین سال جنبش خارج محدوده در تهران شروع شده بود ودر گیری شهردار وپلیس با مردم وضعیت تهران را دگرگون کرده بود و قدرت وجسارت مردم را در درگیری با پلیس بالا برده بود.چنانکه در اواخر 56 واوائل57 اکثر کارخانه به وسیلۀ کارگران تسخیر شده بود وتمام روئسا وهیئت مدیره را بیرونانداخته بودند از جمله ما، که کنتر تولید را هم در اختیار گرفتیم .در 1357اعتصا بات عظیم در اکثر شهرها ودر کارخانه ها راه افتاده بود ،که دارای کمیته اعتصاب و همچنین صندوق اعتصاب بودند. در مهر ماه 1357اعتصاب کارگران نفت تهران،آبادان ،تبریز ودیگر کارگران صنعتی با خواسته های لغو حکومت نظامی،لغو قانون کار شاهنشاهی و بازگشت کارگران اخراجی به سر کار خود بود.به هر حال ما روز به روز به پیروزی های بیشتری میرسیدیم وبه توانایی های خود بیشتر پی میبردیم.ماهر روز خبر فرار مالکین وکار خانه دارها را از رادیو وروزنامه ها می شنیدیم ،که آنها به خارج فرار میکنند.با اشغال کارخانه وکنترل تولید عملا مالکیت خصوصی بوسیلۀ کارگران لغو شده بود و همه چیز از آن ما بود چه احساس زیبایی بو د!به عنوان مثال ما هروز صبح قبل از کار یک ساعت مجمع عموی داشتیم وتقسیم کار بین کمیته های متشکله شورا ،که از کمیتۀ استخدام واخراج،کمیتۀ وصول سود ویژۀ وحقوق تعا ونی از کار فرمای اخراج شده.کمیتۀ فنی وارتباتات با کارخانه ها وشوراها وکمیتۀ خرید و فروش ،کمیتۀ مالی،کمیتۀ پیکار با بیسوادی. ما در کارخانه کلاس پیکار با بی سوادی جزء ساعت کار راه انداخته بودیم که معلمش چپ بود با این معلم در دانشگاه تهران ، آن موقع که اکثرا میزکتاب داشتند آشنا شدیم .83 شورای محلی غرب تهران درهفته یک روزبرای انتقال تجا ربشان جلسه می گذاشتند.تا جایی که یادم هست در تهران حدود 150شورای کارگری وجود داشت که فقط در ارتباطات محلی مانده بودند ویک ارتباط سراسری در سطح تهران به صورت منظم وهمیشگی نبود.باید ذکر کنم که زنان هم در شورا ها شرکت داشتند.چنان که در بعضی از شورا ها مثل تولید دارو اکثرا زن بودند.ضمنا به موازات شوراهای کارخانه در محلات کمیته محلات بوجود آمده بود.بنا به تعریفی که از سوی همکاران می شد، در خیابان شهباز و شورای محلی شوش،تیردوقلو ومیدان خراسان شبها بدلیل جلوگیری ومقابله با پلیس وغیره پست بندی می شده وبه نوبت چند نفری پست می دادند.در این محله از کارگران چیت ری،چیت تهران ،کفش ملی وبلا،گروه ٌصنعتی بهشهر وکار گاهای کفاشی ،خیاطی زندگی می کردند.مثلا در حمله به کلانتری میدان خراسان ،پادگان نیروی هوایی در میدان ژاله برای جلو گیری از حمله گارد شاهنشاهی به این منطقه این کمیته ها وشورا هاهم شرکت داشتند.می بینیم که هم زمان با ا شغال وتسخیر کارخانه ها محلات هم تحت کنترل شورا هابود.به نظر من تا این زمان دو قدرت ویا دو دولت در جامعه به موازات همدیگر حکومت میکردند، تا این که سفارت آمریکا بوسیلۀ دانشجویان خط خمینی اشغال شد.بعد از این موضوع رژیم با تبلیغات توانست بخش زیادی از چپ متزلزل را مردد کند وکفۀ ترازو را به سوی خود بچرباند.در نتیجه کار شورا ها سخت تر می شد.بر اساس این اتفاقات هر چند محدوداما قدرت اقتصادی در دست شورا ها بود ،مسئلۀ مهم این بود که قدرت سیاسی در دست رژیم بود وبا اشغال سفارت بخش زیادی از سازمان های چپ را یا بسمت خود کشیده ویا متزلزل کرد ه بود.واین خود یک برگ برنده ای بود،که شوراهای کارگری بدلیل کم تجربگی از دست داده بودن.بعد از این رژیم به هر طریقی وهر نیرنگی برای تصرف شورا ها چه از از درون خود کارگران بوسیلۀ قشر ناآگاه و متوهم به رژیم وبه موازات این تقویت شوراهای اسلامی در کارخانه ها.همچنین با تحت تعقیب گذاشتن اعضای شوراها.ومی دانیم که در این زمینه توده ای ها وسه جهانی ها بدلیل ضد امپریالیستی دانستن رژیم به آنها کمک می کردند.موج حمله وترور رژیم با حمله به کردستان در28 مرداد ماه58، حمله به دانشگاهها وقتل دانشجویان چپ وبعد شروع جنگ در شهریور59همه وهمه باعث حملات بیشتر به شوراهای کارگری بود که در وا قع شوراها توانستن تا اواخر سال59 و اوایل60 مقاومت کنند.

ضعفها:

شوراهای انقلابی کارگران توانست بورژوازی را به زانودرآورد اما بدلیل کم تجرگی آنرا به زباله دانی تاریخ نتوانست روانه کند.

نتوانست شوراهای شهری،منطقه ای وشورای کشور را برا ی اعمال حاکمیت سیاسی،اقتصادی واجتماعی تشکیل دهد.

خیانت احزابی مثل حزب توده،چریکهای فدایی اکثریت وسه جهانی ها چه در پروسۀ انقلاب وچه در زمان جنگ میهنیشان.و اینها هواداران سندیکا وضدیت شدیدشان با شوراهای انقلابی.

نقش مخرب گرایشات استالینیستی،مائوئیستی وانترناسیونال چهارمی ها در انقلاب.و...

واما:

ما دوباره برمی خیزیم تا سرمایه داران را نه در ایران بلکه درجهان به زباله دانی تاریخ روانه کنیم

ما دوباره بر می خیزیم که جهان سوسیالیسم را با دستهای توانایمان بسازیم.

مادوباره برمی خیزیم

علی برومند

August 02, 2012

behrangy@gmx.de