بار دیگر به استقبال ۱٦ آذر میرویم. اینبار اما در وضعیتی هستیم که بربریت آشکار سرمایهداری جمهوری اسلامی برای حل مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود و سرکوب کامل مبارزات طبقاتی، همچنین با سنگر پایداری به نام دانشگاه رو در رو میباشد. سنگری که درخشش آگاهی دهندۀ آن درتیرگی شب رژیمهای استبدادی ، خواب را از چشم پاسداران سرمایه ربوده است. از آن زمان که جنبش دانشجویی در مخالفت با رژیم کودتایی شاه به پا خاست، گرایش سوسیالیستی این جنبش همواره در کنار کارگران و تهیدستان به مبارزه خود پرداخته است. اگرچه بعد از سرنگونی شاه بخش رادیکال جنبش دانشجویی بطور طبیعی به گروههای متعدد سیاسی پیوست اما از ایجاد تشکل توده ای خود محروم ماند و استقلال خود را از دست داد و گروههای سیاسی به این مهم بی اعتنا بودند. با این همه در مقاطعی بطور خودبخودی وخام این اتحاد شکل گرفت و با مقاومت شجاعانه در برابر ضدانقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی، برگ درخشانی از مبارزه علیه حاکمان جدید سرمایه از خود بهجا گذاشت. در زمان سلطه دوخردادیها بر فضای جامعه و دانشگاه بار دیگر این دانشجویان آزادیخواه و سوسیالیست بودند که با برافراشتن پرچم سرخ آزادی و برابری بیهوده بودن راهحلهای بورژوایی را نشان دادند.
رژیم جمهوری اسلامی که یکبار تجربه به تعطیلی کشاندن دانشگاهها را پشت سر خود دارد، اینبار با تعطیل کردن گام به گام دانشگاهها و رشتههای مختلف علوم انسانی رویای دیرینه خود برای جانشین ساختن حوزه به جای دانشگاه را دنبال میکند. رویایی که با وجود ضدیت آشکار آن با علم و پیشرفت، اگر با مقاومت، بازپس گیری مکانها و فضاهای آموزشی و سپس حمله متقابل به ارگانهای سرکوب، روبرو نگردد، همچنان به راه خود ادامه میدهد. با وجود این که رژیم بیش از ۳٠ سال تلاش کرده تا حاکمیت خود را مترادف با آنچه که در ایران بر سر کارگران و زحمت کشان آورده است بهمثابه انقلاب نشان دهد، اما مردم، همچنین دانشجویان، از وجود کمترین روزنه و شکاف در دستگاه جهنمی سرکوب استفاده کرده و گرایش خود را به اقدام انقلابی علیه بساط سرکوب نشان دادهاند.
جنبش دانشجویی در شرایطی به استقبال ۱٦ آذر میرود که بحران همه جانبه اقتصادی ـ اجتماعی با تبدیل شدن به یک بحران همه جانبه سیاسی و با وجود سرکوب گسترده، گریبان رژیم جمهوری اسلامی را بهسختی میفشارد. درون جامعه و دانشگاه برای برونرفت از این بحرانها، راهکارها و بدیلهای گوناگونی طرح شده و بر آن پافشاری میشود. وجه مشترک همه این رویکردها و بدیلها، بجز بدیل سوسیالیستی، باقیماندن در چارچوب نظام مستبد سرمایهداری با وعده اصلاحاتی در نظام سیاسی میباشد. تجربه آخرین ۱٦ آذر در سال گذشته نشان داد که دانشجویان به اشکال خودانگیخته و ابتکاری، تا حدودی از این وعده و وعیدها عبور کرده و با خنثی کردن حرکت جریانهای اصلاحطلب به پیشروی خود ادامه دادند. گرایش سوسیالیستی جنبش دانشجویی به پشتوانۀ تجربیات بسیاری که پشت سر خود دارد و با افق تاریخی طبقه کارگر و زحمتکشان پیرامونی جامعه، همواره به نقد گرایشات و راهحلهایی با افق سرمایهدارانه پرداخته است. فرا رفتن از نظم و چارچوب سرمایه تنها در پیوند با اردوی بیشمار فروشندگان نیروی کار امکان پذیر است. همبستگی و پیوندی که ضرورت انقلاب سوسیالیستی است. انقلابی که فقط به تغییر رژیم سیاسی محدود نمیشود بلکه دگرگونسازی بنیانهای اجتماعیِ لغو کار مزدی و استثمار انسان از انسان، همچنین باز گرداندن اختيار انسان بهدست خویش را هدف خود قرار میدهد. تدارک چنین انقلابی نیازمند خودفعالیتی آگاهانه از جانب تمامی گروهبندیهای طبقاتی ـ اجتماعی است که تنها با رهایی از نظام سرمایهداری به خود رهایی دست مییابند.
زنده باد انقلاب
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
رزمندگی جنبش دانشجویی در گرو گرایش به جنبش کارگری ـ سوسیالیستی است
برقرار باد سوسیالیسم
شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران – استکهلم سوئد
جمعی از چپهای شهر کلن - آلمان
کمیته فعالین کارگری- سوسیالیستی فرانکفورت - آلمان
رژیم جمهوری اسلامی که یکبار تجربه به تعطیلی کشاندن دانشگاهها را پشت سر خود دارد، اینبار با تعطیل کردن گام به گام دانشگاهها و رشتههای مختلف علوم انسانی رویای دیرینه خود برای جانشین ساختن حوزه به جای دانشگاه را دنبال میکند. رویایی که با وجود ضدیت آشکار آن با علم و پیشرفت، اگر با مقاومت، بازپس گیری مکانها و فضاهای آموزشی و سپس حمله متقابل به ارگانهای سرکوب، روبرو نگردد، همچنان به راه خود ادامه میدهد. با وجود این که رژیم بیش از ۳٠ سال تلاش کرده تا حاکمیت خود را مترادف با آنچه که در ایران بر سر کارگران و زحمت کشان آورده است بهمثابه انقلاب نشان دهد، اما مردم، همچنین دانشجویان، از وجود کمترین روزنه و شکاف در دستگاه جهنمی سرکوب استفاده کرده و گرایش خود را به اقدام انقلابی علیه بساط سرکوب نشان دادهاند.
جنبش دانشجویی در شرایطی به استقبال ۱٦ آذر میرود که بحران همه جانبه اقتصادی ـ اجتماعی با تبدیل شدن به یک بحران همه جانبه سیاسی و با وجود سرکوب گسترده، گریبان رژیم جمهوری اسلامی را بهسختی میفشارد. درون جامعه و دانشگاه برای برونرفت از این بحرانها، راهکارها و بدیلهای گوناگونی طرح شده و بر آن پافشاری میشود. وجه مشترک همه این رویکردها و بدیلها، بجز بدیل سوسیالیستی، باقیماندن در چارچوب نظام مستبد سرمایهداری با وعده اصلاحاتی در نظام سیاسی میباشد. تجربه آخرین ۱٦ آذر در سال گذشته نشان داد که دانشجویان به اشکال خودانگیخته و ابتکاری، تا حدودی از این وعده و وعیدها عبور کرده و با خنثی کردن حرکت جریانهای اصلاحطلب به پیشروی خود ادامه دادند. گرایش سوسیالیستی جنبش دانشجویی به پشتوانۀ تجربیات بسیاری که پشت سر خود دارد و با افق تاریخی طبقه کارگر و زحمتکشان پیرامونی جامعه، همواره به نقد گرایشات و راهحلهایی با افق سرمایهدارانه پرداخته است. فرا رفتن از نظم و چارچوب سرمایه تنها در پیوند با اردوی بیشمار فروشندگان نیروی کار امکان پذیر است. همبستگی و پیوندی که ضرورت انقلاب سوسیالیستی است. انقلابی که فقط به تغییر رژیم سیاسی محدود نمیشود بلکه دگرگونسازی بنیانهای اجتماعیِ لغو کار مزدی و استثمار انسان از انسان، همچنین باز گرداندن اختيار انسان بهدست خویش را هدف خود قرار میدهد. تدارک چنین انقلابی نیازمند خودفعالیتی آگاهانه از جانب تمامی گروهبندیهای طبقاتی ـ اجتماعی است که تنها با رهایی از نظام سرمایهداری به خود رهایی دست مییابند.
زنده باد انقلاب
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
رزمندگی جنبش دانشجویی در گرو گرایش به جنبش کارگری ـ سوسیالیستی است
برقرار باد سوسیالیسم
شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران – استکهلم سوئد
جمعی از چپهای شهر کلن - آلمان
کمیته فعالین کارگری- سوسیالیستی فرانکفورت - آلمان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر