ماشین کشتار رژیم سرمایه و خون دچار سرگیجه شده است. خشم و شورش در هر گوشۀ ایران زبانه می کشد. مردم عرب اهواز که بخشی از فقیرترین و محروم ترین ساکنان ایران هستند، برای اعتراض به رژیم تبعیض، استثمار و سرکوب بپا خاسته اند. بدون تردید از این اعتراض باید پشتیبانی کرد و سرکوب آن را به شدت محکوم نمود. متاسفانه بخشی از جنبش چپ بدون موضعگيرى سياسى٬ فقط به پخش خبر اهواز بسنده کرد , که ما در اينجا به آن انتقاد ميکنيم۰امروزه اعتراض به نظام های سیاسی دیکتاتوری بخشی از بحران ساختار سرمایه داری جهانی میباشد. چه در تهران، قاهره، سلیمانیه و يا چه در اهواز معنای عینی اعتراضات یکسان است اما توهمات، پرچم ها و آلترناتیوهایی که فرودستان را به خويش فرا مى خوانند متفاوت اند. ناسیونالیستهای عظمت طلب ایرانی در قبال کشتار و سرکوب ملیتهای تحت تبعیض ایران سکوت می کنند و نگران از دست رفتن امنیت مرزها هستند٬ اصلاح طلبان توهم سبز خود را برتر از توهمات قوم پرستان ميدانند و در برابر تبعض٬ سرکوب و کشتار ملیت هاى ايران گاه سکوت ميکنند و گاه تائيد آن٬ مذهبيون خود را نسبت به دگرانديشان برتر دانسته و براى نزديکى به خدا در آزار٬ اذيت٬ شکنجه٬ اعدام٬ تجاوز و مصادره اموال دگرانديشان و توهين و ستم بر زنان از يکديگر سبقت ميگيرند٬ اما آلترناتيو چپ با تمام قوا در جبهۀ نبرد کارگران٬ زحمتکشان٬ زنان٬ جوانان٬ تهى دستان٬ بيکاران٬ معلمين٬ پرستاران٬ کارمندان٬ کودکان خيابانى ... و ملیت هاى کرد٬ ترک٬ بلوچ و عرب براى آزادى٬ رفاه٬ برابرى٬ دموکراسى٬ آسايش و امنيت جانبدارانه می ایستد تا از این میان نطفه های انقلابی آگاهانه و اجتماعی فرا روید. امروزه گرایشات سیاسی معینی در هر گوشۀ ایران مشغول دامن زدن به توهمات ناسیونالیستی و قوم پرستانه هستند. نباید فراموش کرد که زمینه مادی این رویاهای نژادپرستانه و شوونيستى، تبعیض، بی حقوقی و تحقیری است که گریبان بخش بزرگی از ملیت های گوناگون ساکن ایران را گرفته است. بخش بزرگی از طبقه کارگر ایران در خوزستان را مردم عرب تشکیل می دهند که علاوه بر استثمار شدید و وحشیانۀ سرمایه داران حاکم، تسمۀ تبعیض و بی حقوقی بخاطر عرب بودن را نیز بشدت بر گُرده خود حس می کنند. کافی است تا نگاهی فقط ظاهری به وضعیت مناطقی در اهواز مانند شلنگ آباد، کوی آل صافی، ملاشیه و گاومیش آباد بیاندازیم تا به عمق فاجعه پی ببریم. در هم تنیدگی فقر، تبعیض، استثمار، فراموش شدگی، بی حقوقی و سرکوب فرهنگی٬ وضعیتی را به ارمغان آورده که تنها عدۀ قلیلی از آن بهره می برند. غلبه بر این پیچیدگی ها بر عهده جنبش چپ جوان ایران است تا با نشان دادن برتری افق و آلترناتیو سوسیالیستی به ایجاد وحدت پایدار زحمتکشان، محرومان، بی حقوقان و طبقه کارگر علیه ستم و استثمار سرمایه داری بیانجامد.
کشمکش را بر سر فقر و غنا بايد نمود .
جمعی از چپ های شهر کلن
chapkoeln@google.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر